در اين بخش برآنم چامه اي نگريستني از انديشه هاي اختر فروزان چرخ ادب ايران زمين " شادروان بانو رخشنده (پروين) اعتصامي " را كه در كنار جستارها و موضوع هاي اجتماعي، خود را " دخت ايران زمين " و عاشق مام ميهن مي دانست تا آنجا كه شريان خون آزادي و آزادگي در رگ هايش ساري و جاري بود و بدين گونه تلاش نمود نام خود را در يكي از برگ هاي زرين اين سرزمين نگارش نمايد؛ به شما دوستان ارجمند و ميهن دوست پيشكش نمايم.
که من پروین؛ فروغ شهر ایرانم
نه پوراندخت - نه آذر دخت - نه آتوسا - نه پانته آ
بلکه آرتمیس سپهسالار ایران در نبرد پارس و یونانم
مرا گر در مقام همسری بینی نه یک همخواب و همبستر
که یک همراه و یک یار وفادارم
نه یک برده - مکن اینگونه پندارم
که جوشد خون آزادی به شریانم
بدون زن کجا میداشت تاریخ تو ؟
آرش با کمانش ؟
کاوه آهنگر با گرز و سندانش ؟
بدون زن کجا میداشتی آن شاعر طوسی ؟
نگهبان زبان پارسی ؟
استاد فردوسی ؟
مرا گر در مقام مادری بینی
"مگو با من که هست فرشی از بهشت زیر پایم"
نگاهم کن که زیر پای من دنیا به جریان است
ز نور عشق من رخشنده کیهان است
که با دستان من گردون به جریان است
که جای پای من بر چهره سرخ و سپید و سبز ایران است
برو ای مرد دگر مبر آسان به لب نامم
که من آزاده زن - فرزند ایرانم
برچسب ها : دخت ایران زمین,
موضوع :
چهره هاي ماندگار ايران , ,